پيوندها
نويسندگان
|
دل نوشته ها
یک شنبه 25 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 1:30 :: نويسنده : فائزه
روزهای زندگی
مردی پس از سالها زندگی و در اوج پیری مُرد. هنگامی که به آن دنیا رفت، فرشته ای به سویش آمد و گفت: از آنجایی که تو انسان خوبی بودی، قبل از رفتن به بهشت یک آرزویت (غیر از اینکه به دنیا بر گردی و زنده شوی) بر آورده خواهد شد.
مرد قدری فکر کرد و گفت: می خواهم گذر عمرم را با دور تند ببینم. فرشته به اشاره ای همین کار را کرد و مرد محو تماشای زندگیش شد و دید که همواره دو رد پا کنار زندگیش وجود دارد که فرشته توضیح داد: رد پای دوم متعلق به خداوند است که همواره کنار بندگانش قرار دارد.
نظرات شما عزیزان:
متن فوق العاده اي بود.به راستي كه خداوند از رگ گردن به انسان نزديكتر است.افسوس كه حسش نمي كنيم.ممنونم.
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |